loading...
ارزان کده
Pari بازدید : 72 یکشنبه 28 اردیبهشت 1399 نظرات (0)



فرمت فایل: ورد قابل ویرایش تعداد صفحات: 8 آن ها قبل از اپرا ، در مزان اجراي اپرا و بعد از اپرا دربارة شبح صحبت كردند. ولي خيلي ارام صحبت مي كردند و قبل از حرف رشدن پشت سرشان را نگاه مي كردند . وقتي اپرا ستمام شد ، دخترها به رختكن شان بازگشتند . نا گهان آنها صداي كس را در راهرو شنيدند ، و خانم گري ، مادر مگ به داخل اتاق دويذ . او زني بود . چاق ، با رفتاري مادرانه و چهره اي قرمز و شاداب . اما آن شب صورتش سفيد بود. او گريه كنان گفت : (( آه دخترا ، ژوزف مرده ! شما ميدونين ...



ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 310
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 0
  • آی پی دیروز : 103
  • بازدید امروز : 1
  • باردید دیروز : 110
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 172
  • بازدید ماه : 651
  • بازدید سال : 4,624
  • بازدید کلی : 12,744